بالاخره دیزنی نسخه جدید انیمشن شیر شاه را منتشر کرد
کمپانی دیزنی چند سالی هست که بر پروژهی تازهای متمرکز شده و سرمایهگذاری و تولید در آن را سرعت بخشیده است: فیلمهای لایو اکشن (Live Action).
نسخهی جدید قصهی «شیر شاه» تازهترین ساختهی دیزنی است که بعد از ماهها انتظار سرانجام ۱۹ جولای در سیدنی به روی پرده رفت و یک ضیافت تمام و کمال به راه انداخت. تالار سینما به دشتهای ساوانای آفریقایی تبدیل شده بود، با کفپوشهایی همرنگ شن و ماسه، و تکه سنگهای بیرونزده از دل کفپوشها و گیاهان گلدانی و چمنهای فراوان در گوشه و کنار تالار. فضایی بسیار گیرا و افتتاحیهای مناسب برای نمایش تصاویری واقعگرایانه از انیمیشن موزیکال و محبوب دیزنی که میتوانید تریلر آن را در زیر ببینید.
حالا سؤال اینجاست که:
آیا نسخهی جدید شیر شاه ارزش انتظار کشیدن را داشت؟
هم بله و هم نه. نسخهی اصلی «شیر شاه» انیمیشنی بود که در سال ۱۹۹۴ دل همه را برد. داستان پرکشش و لبریز از عاطفه، طراحی و اجرای ماهرانه، ترانههای احساسی و صداپیشهگانی توانا آن را به یکی از ماندگارترین آثار دیزنی تبدیل کرد. از سال ۲۰۱۶ که معلوم شد نسخهی تازهای بر اساس داستان قبلی ساخته خواهد شد تا ۱۹ جولای امسال که برای اولین بار روی پرده رفت، برای هواداران شیر شاه هرگز زود نگذشت. تصمیم تازه چند هفته بعد از موفقیت چشمگیر فیلم «کتاب جنگل» گرفته شد و کار هم به همان کارگردان «کتاب جنگل» سپرده شد: جان فاورو.
منتقدان و آنهایی که فیلم جدید «شیر شاه» را دیدهاند واکنشهای متفاوتی داشتهاند، اما کمابیش همه در یک نظر مشترکاند: تکنیک ساخت جواب داده و فیلم باورپذیر از آب درآمده. خیلیها آن را نسخهای از مستندهای دیوید آتنبرو دربارهی طبیعت و گونههای جانوری توصیف کردهاند که داستان دارد و از حیواناتش بازی گرفتهاند. درواقع از این نظر چیزی کم ندارد؛ مهارتی باورنکردنی در تبدیل کدهای کامپیوتری به رگ و پی و موی حیوانات (اگرچه این در مورد همهی حیوانات داستان صدق نمیکند و مثلاً فیلها و اسبهای آبی بهقدر کافی قانعکننده نیستند). با این وصف شیر شاه گواهی است بر این خبر خوب که پیشرفت حیرتآور فناوری دیجیتال قرار است لذت درخشان تماشای فیلم را ده چندان کند.
البته ای. ا. اسکات، منتقد نیویورک تایمز، میگوید اگر ملاک «شیر شاه» تازه باشد، این نمودار لذت همیشه هم سیر صعودی ندارد. اگرچه لحظات تأثیرگذار زیادند و حتی در لحظاتی جذاب و پرکشش است یا میتواند بینندهی بیحوصلهای را هم از خنده رودهبر کند. او مثال میزند که: «اعتراف میکنم که در صحنهای که پومبا، گراز شکمگندهی داستان ناخودآگاه گوشش را با پای عقبش میخاراند تقریباً گریهام گرفت. نه فقط به این دلیل که صحنهای غمگین یا شاد بود، بلکه بیشتر به خاطر مهارت غریبی که آن دو ثانیه واکنش این حیوان را رندر کرده است. سوسکی که توپی از سرگین را در صحرا میغلتاند هم به همین اندازه تأثیرگذار بود.» شاید این درجه از وسواس واقعاً هم ضروری نبوده، اما هنرمندانی که با تکنیک و ابزار دیجیتال چنین تصاویری خلق کردهاند جداً شایستهی تحسین هستند.
اگر قرار باشد فیلمی را بر اساس تکنیک ارزیابی کرد «شیر شاه» از بهترینهاست. خود فیلم هم انگار بدش نمیآید بیشتر از این نظر قضاوت شود تا روح دراماتیک آن.
نکتهی تازه و غافلگیرکنندهای در کار نیست. موفاسا، پدر سیمبا، فرمانروای مهربان و موقر ساواناست و سارابا ملکهای وفادار اوست. اسکار، برادر موفاسا مار در آستین است که هدف اولش کشتن سیمبا، جانشین بر حق موفاسا و بعد خلاص شدن از دست خود موفاساست. شنزی و لشکری از کفتارهای درنده همدستان او هستند. اینها واقعاً ترسناکاند، به خصوص وقتی برای اولین بار در فیلم ظاهر میشوند. هضم سیاستهای بیرحمانه و دسیسههای اسکار ممکن است برای کودکان کمی دشوار باشد، اما برای بزرگترها همچنان آشنا هستند و ارجاعاتی روشن به نسخهی سال ۱۹۹۴ دارد. نسخهی ۲۰۱۹ قرار نیست جایگزین قبلی شود، بلکه دیزنی از این دارایی ارزشمند برای نمایش تواناییها و مهارتهای جدیدش و البته افزایش راههای درآمد بهره برده است.
شاید به همین دلیل است که «شیر شاه» ۲۰۱۹ به اندازهی سلفش قدرتمند نیست. ترانهها مثل قبل دوستداشتنی و باشکوه نیستند. توطئهها و نبردهای قبیلهای صدا و طنین چندانی ندارد. فیلم بسیار حرفهای است اما روح و قلب «شیر شاه» ۱۹۹۴ را ندارد. یک دلیل شاید این باشد که حیوانات آنقدر طبیعیاند که سخت بتوان همچون یک شخصیت کارتونی شناختشان. در ازای ساخت فیلمی که بیشتر به یک مستند حیات وحش شبیه است، دیزنی مهمترین و ماندگارترین خصیصهاش را تا حدی از دست داده: توانایی خلق همزادپنداری مخاطبانش با حیوانات قصههایش. شیرهایی چنین طبیعی دیگر نمیتوانند ترانههای آنچنانی بخوانند. فیلم هرچه طبیعیتر میشود رفتار و گفتار شخصیتهایش مصنوعیتر میشود. شاید بهتر بود شخصیتهای فیلم حرف نمیزدند و آواز نمیخواندند. هرچه باشد بعد از تاریخ طولانی دیزنی، این غول صنعت سرگرمی میداند که چگونه صرفاً با تصویر روایتی جذاب و عاشقانه خلق کند.
با این همه، شیر شاه فیلمی است که همه اعضای خانواده از تماشای آن لذت میبرند. برخی لحظاتش ترسناک هستند، بهویژه صحنهی قتل موفاسا، اما خوشبختانه خیلی کوتاهاند، تا باعث کابوسهای شبانهی کودکان نشوند. اگر شما هم کنجکاوید تا بدانید دنیای انیمیشن چقدر تکامل یافته، «شیر شاه» را از دست ندهید.
۹ مرداد ۱۳۹۸